آمدم تا بمانم ، ولی رفتن شد به جز از عشق ، سخن گفتن شد آمدم گُل بکارم ، گلستان بشود دلم فارغ از زندان بشود آمدم پنجره را بگشایم با نسیم سحر آشنایم باد خوش سحری می آید بوی عطرِ دِگری می آید بویشاعر:مهدي فلاح
آمدم تا بمانم ، ولی رفتن شد به جز از عشق ، سخن گفتن شد آمدم گُل بکارم ، گلستان بشود دلم فارغ از زندان بشود آمدم پنجره را بگشایم با نسیم سحر آشنایم باد خوش سحری می آید بوی عطرِ دِگری می آید بوی
شاعر:مهدي فلاح
می توانید روزانه خبرهای روز را در ایمیل خود مشاهده کنید
جدیدترین ها
Method: Translate()
Message: AppId is over the quota
message id=V2_Rest_Translate.DU01.0856.0515T1058.24477B
اخبار اتفاقی
با عضویت در تلگرام ما می توانید روزانه خبرهای روز را مشاهده کنید