پدرم با عمو مختار هم درد و دل مي كرد من اين رو شنيدم كه پدرم به عموم مي گفت: يادت هست پياده با هم رفتيم كربلا و امام حسين را زيارت كرديم حالا هم دارم ميرم زيارت امام دلم براش تنگ شده ، باز با پاي پياده و اين بار پا به پاي رزمندگان اسلام خواهم رفت راه رو كه باز كرديم شما هم بچه ها رو برای زیارت بیار. ولي شايد برنگشتم، حلالم كنيد...